پنجشنبه، آذر ۰۷، ۱۳۸۷

به دانشگاه شدم ، شور باريده بود



روزهای یکشنبه 3 قوس و دوشنبه 4 قوس ، شاهمامه شاهد جنب و جوش بسیاری در دارالمعلمین و دانشگاه بامیان بود.
دختران و پسران زیادی با اشتیاق فراوان به سوی چیزی می رفتند که شاید بتواند سرنوشت شان را عوض کند. ( شاید ! چون در عصر احتمال به سر می بریم . )
امید در همه چهره ها فریاد می زد و این امید بود که دختران و پسران را از دورترین نقاط دایکندی و بامیان به مرکز بامیان کشانده بود . چندین روز و شب را بدون اتاق و بدون گرما گذرانده بودند و حالا وقت زورآزمایی بود.
روز اول نتوانستم بروم و آن همه شور را ببینم اما روز دوم رفتم .رفتم و اشک در چشمانم حلقه زد.

فرزندان کوهسار ! سرفراز و برقرار !



دقايقي پيش از لحظه واقعه:




و اما بعد :




پ . ن : من هميشه مجبورم بنويسم چند روز پيش ، هفته پيش ، روز فلان كه همان چند روز پيش است و همه اينها يعني كه هيچ وقت هيچ چيز به موقع نمي رسد و آن هم البته به گردن اينترنتي است كه ندارم و اين خيلي بد است.

۱۴ نظر:

ناشناس گفت...

زندگی تان و زندگی شان پر از امید باد. قلم، پیپت آزمایشگاه، تیغ جراحی و بیل سازندگی در دستان شان باد. دانش و افتخار نصیبشان.

ناشناس گفت...

خانم محمدی گرامی سلام بر شما و مهراین عزیز امید وارم صحتمند باشید. سال گزشته در تاریخ 15 نوامبر از دایکندی طرف غزنی همراه با خوانواده ام در حرکت بودیم و ناوقت شب در بازار دهن خرقول رسیدیم در یکی از مسافر خانه ها جا گرفتیم در اطاق که مخصوص فاملها بود با یک گروه از دوختران لیسه ورس اشنا شدیم که با تحمل مشکلات های فراوان اما با شوق و علاقه برای امتحان دانشگاه طرف بامیان در حرکت بود. وقتی گزارش شمارا خواندم به یاد سال گزشته و آن دوختران با غرور افتادم...........

ناشناس گفت...

i cried 2
when see these mount of hazara students in bamian university 2 takinpart in conqure exam
they are willing 2 change their adventure and the hazaras fate
just i can say longlive hazara
longlive hazara
long live hazara

ناشناس گفت...

سلام
عکس های خوبی بود، کار یک عکاس خوب معلوم می شود.
زنده باشید.

ناشناس گفت...

salam batul jan.neveshtehat kheyli ghashange vahar vaght mikhonam havayi misham va dost daram onja basham.be omide an roz.dokhtar dayi

ناشناس گفت...

گزارش تصویری زیبایی بود آری این همه اشتیاق و رنج سر انجام پیروزی است

پیروز باشی

محمد ظاهر نظری گفت...

احساس شما عالی است، عکس ها نیز گویا و زیبا، در راه خدمت به این مرز و بوم موفق و موید باشی.

ناشناس گفت...

دختران هزاره وشکست طلسمهای تاریخی - تحریف و خرافه
در سایت سمنگان اور

ناشناس گفت...

من اینجا نظر داده بودم. مثل این که دکه انتشار نظر را نفشرده بودم. در گور بی سوادی و پیری!
خانم محمدی، ممنون تان هستم به خاطر این عکس ها و این گزارش کوتاه و زیبا.
سلامت باشید

ناشناس گفت...

سلام
بعد از مدت ها توناستم كه نظر بدم
عكس ها خود گويا بودند
موفق باشي!

سكينه

زهرا گفت...

سلام
برقرار باشی عکس های تو و نوشته هایت به بامیان جان میدهند
همیشه نویسا بادی و برقرار

ناشناس گفت...

درودبرشما! امید وشور در این صفحه موج ها دارد

ناشناس گفت...

با سلام خدمت شما دوست عزیز؛
یک سرویس جدید و پرقدرت وبلاگ نویسی در افغانستان جدیدا شروع به کار کرد. ثبت نام آغاز شده است.
آدرس: www.Blog.af

محمد گفت...

سلام و درود بر جوانان افغان زمین و آنها که اعتلای نام وطن آرزویشان است.

من محمد هستم،فرزند بامیان باستان.پارسال کنکور دادم و قبول شدم.الان دانشجوی شیمی دانشگاه تربیت معلم تهران هستم.

وقتی این شور و اشتیاق را دیدم،به خود بالیدم که جوان افغان فمهیده است کلید موفقیت در این گیتی فریب نما،علم و تحصیل است؛به خود بالیدم از این که جوان افغان اهنگ فتح قله های علم و دانش را کرده است.
دست مریزاد خانم محمدی.

به امید آنکه سرزمین مادریم روزی فرزندان قلم به دست خود را باور کند.