چهارشنبه، دی ۰۲، ۱۳۸۸

ما برق می خواهیم


دسترسی به برق و آب حق هر شهروند افغانستانی می باشد. حال آنکه این حق از مردم بامیان دریغ شده است. حالا به هر علتی ...
امروز (چهارشنبه دوم جدی 1388) شهروندان بامیان طی تظاهراتی مسالمت آمیز اعتراض خود را نسبت به عدم کارکرد وزارت انرژی و آب بیان نمودند. دراین تظاهرات که توسط نهادهای جامعه مدنی و شهروندان بامیان ترتیب داده شده بود صدها تن از شهروندان در حالی که لامپ های خاموش و هریکین (الکین= فانوس) در دست داشتند اشتراک نموده بودند.
در این تظاهرات دو آدمک که از بوته جور شده بودند هم به نمایندگی از محیط زیست حضور داشتند. زیرا به خاطر نبود برق در بسیاری از قریه ها از بوته به عنوان روشنایی و گرما استفاده می شود که در هنگام سوختن دود بسیار زیادی تولید می کند.
تظاهرات کنندگان از مسجد رهبر شهید به سوی دفتر شورای ولایتی رفتند تا قطع نامه خود را بخوانند اما در کمال تعجب دیدند که کسی در دفتر شورای ولایتی حضور ندارد و در آن بسته است. سپس به سمت کمیسیون حقوق بشر رفتند و از آنجا به دفتر یوناما.
پس از آنکه قطع نامه خوانده شد یکی از دو آدمک بوته ای به طور نمادین آتش زده شد. شاید مردم با این عمل می خواستند بگویند ما چاره ای جز این نداریم .تا برق نباشد مجبور به تخریب محیط زیست هستیم.

دوشنبه، آذر ۳۰، ۱۳۸۸

ملت سبز ایران صاحب عزاست امروز


دیروز مثل همیشه ساعت 5 و 15 دقیقه برق جنراتوری مجتمعی ما آمد و ما تلویزیون را روشن کردیم . اول فارسی 1 بود بعد اتفاقی بی بی سی را زدیم .پیش از موعد. چون برنامه های بی بی سی ساعت شش به وقت افغانستان شروع می شود اما در کمال تعجب دیدیم که سیما علی نژاد در حال اخبار گفتن است. زیر نویس ها را که خواندم علت را فهمیدم.
آیت الله حسینعلی منتظری در سن هشتاد و هفت سالگی درگذشت.
نام آیت الله منتظری را آن سال ها از پدرم زیاد شنیده بودم. پدرم از طرفداران سرسخت منتظری بود و بعدها در بعضی خبرها نامش را گه گاه می شنیدم و انتقاداتش از نظام حاکم ایران را هم کم کم می فهمیدم.
و حالا سبزها ( به قول خودشان ) او را پدر معنوی اصلاحات نام گذاری کرده اند.
یکی از شعارهایی که دیروز در بی بی سی بارها نشان داد این بود: عزا عزاست امروز / روز عزاست امروز / ملت سبز ایران / صاحب عزاست امروز .
در خبرهایی که از درگذشت آیت الله منتظری در منابع خبری دولتی ایران نشر شده بود ابتدا حتی یک آقا یا آیت الله اول نام ایشان نیامده بود. اما بعد تر کمی نرم تر شدند و آیت الله را قبل از منتظری اضافه کردند. ظاهرا جمهوری اسلامی ایران و عواملش هنوز فکر می کنند که بزرگی انسان به القابی است که پس و پیش نام آدم می آید.

من هم درگذشت این فقیه آزاده را که انسانیت را فدای رهبری نکرد تسلیت می گویم.
لینک زیر نوشته ای است در سوگ آیت الله منتظری که خواندنش خالی از لطف نیست.

سه‌شنبه، آذر ۱۰، ۱۳۸۸

عید قربان

عید قربان امسال با برف وباد شدید همراه بود. در سرک ها کسی دیده نمی شد. نه خرد و نه کلان. فقط مرد پینه دوزی بود که مهدی نشانم داد . او در این برف و سرما و روز عید هم نشسته و منتظر کفش پاره یا رنگ نکرده ای است ، بلکه نان خشکی فراهم کند و روزگار بگذراند.
عید قربان سه روز رخصتی بود و ما هر سه روزش را خانه نبودیم و کسانی را تا پشت دروازه آوردیم و پس فرستادیم.
شب آخرعید هم مهمان یک آقای پولدار بودیم که دیدن شرک 2 ( Shrek 2) در خانه اش بیشتر از کبابی که خودش و دیگران روی منقل جور کرده بودند مزه داد.

عکس هایی از اطفال دوستان و رفقا گرفته ام و از منقل کباب در یک شب سرد تقریبا زمستانی پائیزی.
عکس اول پسرم است ، یاشار!
پ.ن : در جواب دوستی که معنای یاشار را پرسیده بود : یاشار نامی است ترکی به معنای جاویدان و همیشه زنده.