چهارشنبه، آبان ۰۶، ۱۳۸۸

من و بی بی سی



آقای نظری زنگ زد که قرار است یک گروه از بی بی سی برای ساختن مستندی درباره وبلاگ و وبلاگ نویسی به بامیان بیایند و گفت که من تو را معرفی کرده ام. ناجیه غلامی ( خبرنگار و نطاق تلویزیون فارسی بی بی سی ) وبلاگم را دیده ، خوانده و خوشش آمده. حالا قرار است بیایند و مستندی از من و دیگر دوستان وبلاگ نویس درباره اینترنت و تاثیرات آن بر زندگی ما بسازند.
آنها ( ناجیه ، داریوش و تونی) پیش از بامیان به هرات و کابل رفته بودند و دو نفر دیگر را هم زیر ذره بین دوربین خود گرفته بودند و حالا نوبت من بود.
آمدند.
از من فیلم گرفتند. به مغاره ها رفتند و از آنها هم فیلم گرفتند. سراغ چند وبلاگ نویس دیگر هم رفتند و باز فیلم گرفتند.
مرا در بازار ، دقیقا وسط بازار میوه روی بوجی های کچالو نشاندند و در حالی که جمعیت زیادی ما را احاطه کرده یودند و هزاران چشم به ما خیره شده بودند علاوه بر چشم ها دو دوربین از دو جهت مختلف هم به من زل زده بود و من در کمال تعجب با خونسردی تمام نشسته بودم رو به روی ناجیه و به سئوالاتش جواب می دادم.
عصر همان روز هم بیشتر وبلاگ نویسان بامیان را در تنها کافی نت بامیان جمع کردند و با چند تای آنها مصاحبه کردند.
و رفتند.

آنها سراغ مغاره نشینان رفته بودند و پرسیده بودند که اینترنت چیست؟ چه استفاده ای دارد؟ چه کسانی از اینترنت استفاده می کنند و سئوالاتی از این دست.

۲ نظر:

Saki گفت...

سلام بتول جان. چه خوب شد عکسی از خودت گذاشتی. تصور جمعیت زیادی در حال تماشای من و من در حال پس و پیش کردن واژه ها و جمله ها در ذهنم، خیلی اضطراب برانگیز بود. :-ss جالب است که تو خونسرد بوده ای.
:-bd

Unknown گفت...

آپ شدم با سفر بامیان.
فعلا یا حق.