چهارشنبه، فروردین ۰۵، ۱۳۸۸

نوروز در بامیان ( 2 )


روز اول نوروز ، بودا شاهد اجرای برنامه های زیبای تفریحی ، محلی بود.
اولین جشنواره نوروزی در بامیان توسط برنامه اکوتوریزم بامیان ، بعد از ظهر روز اول نوروز برگزار گردید.
استقبال مردم از این برنامه بی نظیر بود. جمعیت زیادی تا دور دست ها به چشم می خورد که همه با اشتیاق به برنامه ها چشم دوخته بودند و دائم در حال تشویق اجراکنندگان بودند.
برنامه که توسط دو تن از جوانان بامیان با لباس های محلی اجرا می شد با قرائت قرآن آغاز گردید. بعد از سخنرانی های کوتاه نجیب الله احرار رییس اطلاعات و فرهنگ بامیان و امیر فولادی رییس برنامه اکوتوریزم ولایت بامیان ، ناصر سروش با همراهی یکی دیگر از هنرمندان بامیان نفر بعدی میدان بود که با آواز و دمبوره خود مردم را غرق در شنیدن موسیقی محلی کند.
پس از آن گروه تئاتر راه نور تئاتر کوتاهی را در رابطه با بهداشت محیط زیست به شیوه طنز اجرا کردند که مورد تشویق بینندگان قرار گرفت.
مسابقه لنگی اولین مسابقه ای بود که توسط گروهی از جوانان در اولین جشنواره نوروزی بامیان اجرا شد و بسیار جالب و البته به نظر من کمی پیچیده بود. من تا آخرش هم نفهمیدم که بازی چگونه است. همه اعضای هر دو گروه باید یک پای خود را با دست دیگر خود می گرفتند و سعی در زمین زدن هم می کردند.
و بعد نوبت دختران بود . دختران نوجوان با لباس های زیبای هزارگی همراه با دمبوره ناصر سروش آواز بسیار زیبای محلی را اجرا کردند . آوازی که تمام مجلس را یک پارچه شور و غوغا کرد.
و حالا نوبت اجرای دومین مسابقه از مسابقه های جشنواره بود. مسابقه گرگ و بره. یکی گرگ بود و دیگری بره و چند نفر هم قلعه محافظ بره از چنگ گرگ .
بعد از تشویق ها و دست زدن های بسیار برای مسابقه نوبت به رقص محلی دختران ( پیشپو ) رسید. که همه تماشاگران را هم متعجب کرده بود و هم ذوق زده. اینکه این رسم زیبای هزارگی را روی صحنه می دیدند برای شان تازگی داشت. عده ای از دختران خردسال و نوجوان این رقص سنتی را اجرا کردند .رقصی که در عروسی های مردم هزاره توسط زنان اجرا می شود و زنان در هنگام رقص زیر لب آواز می خوانند.
بعد از رقص زیبای پیشپو نوبت به سومین و آخرین مسابقه رسید. مسابقه طناب کشی. با شرکت دو گروه از زورمندترین افراد دو قریه زرگران و اژدر. گروه اژدر در یک سمت طناب و گروه زرگران در سمت دیگر طناب با تشویق تماشاچیان سعی در کشیدن بیشتر طناب به سمت خود داشتند. تا اینکه بالاخره یکی از دو گروه موفق شد گروه دیگر را با قدرت تمام به سمت خود بکشد و عنوان گروه برنده را به خود اختصاص دهد.
گروه تئاتر راه نور و این بار پارچه تمثیلی درباره آثار باستانی و محافظت از آنها که باز هم به زبان طنز اجرا شد که علاوه بر بار آموزشی لبخند هم بر لب مردم بنشاند.
و بعد نوبت هنرمند نوجوان نصرالله توکلی بود که همراه با دمبوره خود مردم را برای آخرین بار در جشن نوروزی به ضیافت موسیقی محلی ببرد .
و در آخر برنامه هدایایی به رسم یادبود به تمام کسانی که برنامه ها را اجرا کرده بودند داده شد.
برنامه تمام شد اما حالا نوبت دو نمایشگاه صنایع دستی و نمایشگاه عکاسی بود که میزبان مردم باشد .
در نمایشگاه صنایع دستی غرفه ای بود ویژه نقاشی کودکان. که کودکان می توانستند همان جا نقاشی بکشند و پس از آنکه نقاشی تمام می شد ، نقاشی شان به دیوار همان غرفه زده می شد تا دیگران هم از دیدن آن لذت ببرند.
غرفه مواد غذایی هم بود که مربا ، بسراق و بولانی که همان جا و همان لحظه پخته می شد به خریداران عرضه می شد.
در آخر هم من رفتم و با دختران هنرمند با لباس های زیبای هزارگی عکسی یادگاری گرفتم.





مسابقه لنگی :



آواز خوانی دختران به لهجه هزارگی :





مسابقه گرگ و بره :

رقص پیشپو:



مسابقه طناب کشی :


اجرای موسیقی محلی :





نمایشگاه صنایع دستی :



غرفه نقاشی کودکان:



نمایشگاه عکس :



۶ نظر:

ناشناس گفت...

هی جوان خیلی عالی بود: هم گزارش و هم عکسها، کاش میشد کلیپ ویدیویی یا حد اقل فایل صوتی آوزها را هم میگذاشتی.باورت میآید وقتی من و دخترم در یک کشور خارجی این گزارش را خواندیم چقدر لذت بردیم؟ خصوصا عکسهای دختران با این لباسهای زیبا واقعا محشراست. اگر امکان دارد عکسهای کلوزآپ بیشتری هم از پسران و هم از دختران بگذارید ممنون میشویم. بازهم یک دنیا سپاس

ناشناس گفت...

پنج ستاره برای این پست!
ممنون بتول جان.

ناشناس گفت...

سلام بانو محمدی !

اولتر از همه سال نو را به شما و تمام هموطنان عزیز و مردمان خوب سرزمین مادری تبریک می گویم و سالی سرشار از عشق و موفقیت برای شما و هموطنان آرزو میکنم.

من از مدتهاست که خواننده و بیننده وبلاگ زیبا و پر محتوای شما هستم ، گر چه پیغام نمی گزارم ، ولی امرز و با دیدن عکسهای زیبایی که شما از زادگاه من ، بامیان کهن در وبلاگ تان گذاشته اید ، من به یاد گذشته و وطن و به خصوص بامیان زیبا افتادم.

از شما و همه هموطنان که در هر کجای وطن خالصانه و صمیمانه زحمت می کشید ، سپاسگزاری می کنم و بانوان قوما را تحسین می کنم که فعالانه در کنار هموطنان خود تلاش می کنند.

بهار عمرتان همیشه سبز باد و جاوید

محمد ظاهر نظری گفت...

خیلی زیبا و غرور انگیز است، تشکر از انعکاس خوب این رویداد.

Shaharzad گفت...

batool e aziz
tashakor ba khater e gozarish khob, mofasal wa daqiqat wa tashakor ba khater aksha.. del garm konanda wa shad bood

نورتن گفت...

از گذارشات زیبا جهان سپاس----------

ولی خانم بتول در عکس اخر این خانم عینکی شاید خود شما باشید...