چهارشنبه، بهمن ۱۶، ۱۳۸۷

استاد و شاگرد


آقای هیل دی براند ژورنالیست چهل و سه ساله هلندی که کار با نشریات را در سن نوزده سالگی در آمریکای جنوبی هنگامی که ملاح کشتی بود آغاز کرده است . در آرژانتین اولین گام ها را بر می دارد ، بعد به شیلی می رود و همراه با انقلابی ها و نشریات زیرزمینی در براندازی دیکتاتوری پینوشه تلاش می کند ، بعد به هلند می رود و هم چنان به ژورنالیزم ادامه می دهد ، رئیس رادیوی ملی هلند می شود ، به سودان می رود و هشت سال در جنوب سودان همراه با سودانی ها کار و زندگی می کند و حالا در بین ماست ، در بامیان .
او به بامیان آمده است تا دیده ها و شنیده های خود را در اختیار ما بگذارد ، ما را در تجربیات خود سهیم کند و گامی دیگر در راه ارتقای ژورنالیزم بردارد حالا می خواهد هر کجای دنیا باشد . سودان یا افغانستان .
بیست و سه نفر در مرکز لینکلن دانشگاه بامیان دور میزی نشسته اند و به حرفهای هیل گوش می کنند. او به انگلیسی حرف می زند و سه نفر در نوبت های مختلف حرفهای او را برای ما و حرف های ما را برای او ترجمه می کنند. ( این مشکل تمام استادانی است که از کشورهای دیگر می آیند و با کسانی سر و کار دارند که انگلیسی نمی دانند و این مساله ، گاهی افهام و تفهیم را سخت می کند . )
دور این میز افراد مختلفی نشسته اند . از افراد بی تجربه و تازه کار تا پیش کسوتانی دارای پنج الی هفت سال یا بیشتر سابقه کاردر نشریات و رادیوهای مختلف . و دقیقا همین سابقه کار بعضی وقتها باعث ایجاد مشکل می شود. با تجربه ها معمولا دور خود دیواری می کشند که نفوذ به آن سخت است. آنها چون فکر می کنند می دانند ، حاضر نیستند به مطالب جدید میدان بدهند و دائم بر دانسته های قبلی خود پافشاری می کنند. کمتر انتقاد می پذیرند و بیشتر انتقاد می کنند . و چنین می شود که استاد و شاگردی کمی سخت می شود.
استادی از آن طرف دنیا بلند شده آمده تا آخرین دستاوردهای خود و همکارانش را در اختیار ما بگذارد و ما هم چنان بر عقاید خود محکم ایستاده ایم و حاضر نیستیم ذره ای عقب نشینی کنیم .







۲ نظر:

ناشناس گفت...

نوشته بودید کهنه کار و من منتظر بودم پیرمرد هفتاد و چند ساله را ببینم. بابا، این آقای هیل که خیلی جوان است.
عکس ها را طوری می گذارید که خواننده ی وبلاگ تان هیچ یک از دوستان اش را در این میان نشناسد. (می دانم مشکل بارگزاری است با آن سرعت پایین انترنت در بامیان).

ناشناس گفت...

سلام خانم بتول محمدی.
زیبا می نوسید ولی دیر بروز می شوید.
چرا؟

قاسم حیدری ورسی